خوشحالم...
04 آبان 1395
چادر را جلو تر بردم
دو سه تاری از مویم بیرون بود!
پسری دید و لبخند زد و به تمسخر ، بلند صلوات فرستاد!
لبخند زدم….
خانمی کنارم بود….
تعجب کرد!!!!
مسخره ات کرد خانم …. !! بهش میخندی؟
خوشت میاد انگار نه؟؟
و باز هم لبخند!
خوشم نیاید؟
من را دید
چادر جلو کشیدنم را دید و زیبا ترین ذکر عالم را به زبان خواند
حتی به تمسخر!!!
امروز من خوشحالم!!!